قصه های دکترک بهاری

زنى آخر شب ها می نویسد...

قصه های دکترک بهاری

زنى آخر شب ها می نویسد...

قصه های دکترک بهاری

برآنم که باشم ...

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
سلام به رهگذرای خوشگل 
بخاطر یه سری مسائل بر خلاف میلم تا مدتی که معلوم نیست ( حداقل شش ماه ) اینستاگرامم رو دی اکتیو کردم 
حالا من موندم و ذهن پر از کلمه و تنها پنجرم رو به شما 
فکر کنم یه ماه از اومدنم به این محیط میگذره اما دل بستم بهش
دوستم در شرف ازدواجه 
نامزدش الحمدلله خوبه هواشو داره نازشو میکشه و همدیگرو دوست دارن 
دست خودم نبود و امروز یاد بعضی چیزا می افتادم 
چقدر سختی کشیدم 
چقدر سختی و چقدر سختی 
دست خودم نبود و همش دوباره فکر کردم که حقم این نبوده 
این همه غم این همه اشک 
اما خوب چه میشه کرد 
الحمدلله به مواظبتایی که خدا ازم کرد و الحمدلله به حال الانم 
و استغفار از گناهام اونایی که متوجهشون بودم و اونایی که نبودم 
خدا کمک کنه هم دیگران منو ببخشن هم من از ته دل اونارو 
زبانن و نصف دلن گذشتم
می خوام بهتون بگم که از این به بعد دارم سعی می کنم مقایسه نکنم 
به نظرم هم آرامشو ازم میگیره هم انصاف نیست فقط خوبیای اونارو ببینی و تا با کفشای کسی راه نرفتی قضاوتش کنی 
 
همچنان التماس دعا رهگذرای خوب ❤️
  • دکترک بهاری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی