قصه های دکترک بهاری

زنى آخر شب ها می نویسد...

قصه های دکترک بهاری

زنى آخر شب ها می نویسد...

قصه های دکترک بهاری

برآنم که باشم ...

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

تا به کجا کشد مرا مستی بی امان تو

شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۶، ۱۱:۴۷ ق.ظ
خوب بودن یعنی چه ؟
آن هم وقتی که قرار بوده بروی بنشینی سر کلاس ادبیات کوفتی سه واحدی که استادش با بی حرمتی تمام دانشجویان را حیفه نان صدا می زند ؟ اما تو الان نشسته ای گوشه ی کتابخانه تا دو کلام درس بچپانی تو کله ات تا برای آزمون آماده شوی ؟ اما هی بلند میشوی و می نشینی ، به پرحرفان و پر مدعایان سال پایینی که در کتابخانه هر و کر می کنند چشم غره می روی و دماغت را بخاطر حساسیت بهاره بالا میکشی !
خوب بودن یعنی چه وقتی به مادرت میگویی در راه کلاسی اما در کتابخانه پشت میزی 
وقتی حوصله ی کلاس چهارساعته ی بعدی را هم نداری اما خودت را مجبور می کنی که گوش دهی ؟
خوب بودن یعنی چه در حالی که دلت می خواهد کمک حال باشی اما انقدر خیال در مغزت مچاله شده که از چشمانت می زند بیرون و بغض می شود در گلو و تو با به موقع نبودن ها و نخندیدن ها و اخم و بد خلقی آن را خالی می کنی ؟
خوب بودن یعنی چه وقتی میبینی که سهمیه ها بیداد می کند ؟
وقتی میبینی که تفکر دگم دختر و پسری تورا محکوم می کند به صبری که انتهایش معلوم نیست 
خوب بودن یعنی چه واقعا ؟
من 
اما خوب باید باشم بی وقفه 
باید خوب بمانم زیر بار توقعات 
زیر بار تنهایی ها و بی حوصلگی ها 
باید تلاش کنم 
باید خودم را در آغوش خدا پرت کنم و دست بردارم از ذهن شلوغ کارِ پر حرفم و نگرانی هایش 
چرا که آرامش هنرِ نپرداختن به انبوه مشکلاتی است که حل کردن آن ها تنها سهم خداوند است 
من باید خوب باشم 
راستی آهای خدای مهربان ِ قشنگِ خودم ؟
مرا میگیری ؟ 
با همه ی حجم تنهایی ها و بدی هایم ؟
لطفا 
.
.
.
  • دکترک بهاری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی