انتخاب
جمعه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۸:۵۳ ب.ظ
.
.
هی میایم ننویسم ، نمی شود
امروز همه خسته ایم ، از وعده از دروغ از بیکاری از گرانی
واقعا می شود چشممان را به روی تمام جوانان نوازنده ای که هرروز در مسیر میبینیم ببندیم ؟
جلوی کودکان فروشنده ی ادامس و دستمال و فال ؟
جلوی همان پسرک واکسی که در سرما چشم انتظار یک جفت کفش خاکی است ؟
حالا هی شش نفر بیایند و داد بزنند
این بگوید شما زمین خواری
ان دیگری بگوید برادرت فساد کرده
نفر بعدی بگوید مشهد را بگذار بماند برای همه
دیگری هم بیاید و بخواند ما گلهای خندانیم
همه ی ما چه میخواهیم به جز آبادی و سربلندی ؟
به جز اینکه همه به یک رفاه نسبی برسند ؟
تشخیص سخت شده
واقعا سخت شده
بین بد و بدتر انتخاب کردن مانند خوردن آبلیمو برای حالت تهوع است
تنها کاری که میکند این است که استفراغ را کمی عقب تر می اندازد ...
.
.
- ۹۶/۰۲/۲۲
- ۱۱۵ نمایش