قصه های دکترک بهاری

زنى آخر شب ها می نویسد...

قصه های دکترک بهاری

زنى آخر شب ها می نویسد...

قصه های دکترک بهاری

برآنم که باشم ...

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

لیلة القدر ،

چهارشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ۰۵:۳۶ ق.ظ
 
حقیقتش را بخواهید من خودم را در اندازه ی نوشتن در باب شب قدر و منزلت آن نمی دانم 
فقط می خواهم یک مطلب از خودم بگویم 
سال گذشته در شب های قدر من پر از دغدغه بودم 
پر از آشوب و دل مشغولی 
و
تقدیرم به گونه ای رقم خورد که تا امروز تجربه های سختی داشتم 
بسیار گناه کردم ، شاکی شدم داد زدم گریه کردم قهر کردم 
اما 
الان اینجایم
 
به لطف خدا و به عظمت نام و یادش 
باز کوچکترین فرد درگاهش هستم و فقط خودش را یافتم 


ما که می دانیم بی برو برگرد کارمان پیشش گیر است 
دلمان در دستان بی کرانش گرو است و 
بنده ی لوس غرق در محبت خودش هستیم 
پس بیاییم قدر را قدر بدانیم 
چشممان را بدوزیم به الطافش و از رحمت و برکتش ناامید نباشیم 
یک بار هم که شده فقط و فقط به در خانه ی خدا برویم 
همین ...





  • دکترک بهاری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی