مرا هزار امید است و هر هزار تویی
جمعه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۴۵ ب.ظ
دیشب حدود ساعتای یک داشتم برمیگشتم خونه
پیچیدم و رفتم پمپ بنزین
و یه مردو دیدم که نشسته یه گوشه با یه گربه
خوب که دقت کردم دیدم گداییه که یه غذایی پیدا کرده و داره میخوره
اما نه تنها ، با گربه ی گرسنه ی ولگرد
با هم از یه ظرف
یه مدت تو ماشین نگاهشون کردم
مرد، با سخاوتی که خیلی از آدما ندارن تقریبا یک سوم غذاشو گذاشت برای گربه و همونجا دستاشو برد بالا و خدارو شکر کرد
کاری که اکثر ماها سر سفره های رنگیمون انجام نمی دیم
داشتم فکر می کردم که شب قدر کدوممون پر بار تر بوده ؟
منی که تو ماشین زیر کولر نشستم و توقعمو بخاطر چند ساعت گرسنگی و تشنگی از خدا بردم بالا و فکر کردم هنر کردم
یا اون که از همون چیزی که شاید یه شب گیرش بیاد و یه شب نه بخشید و دلش رحم اومد برای گربه
منی که جوشن خوندم و کلی خواسته دارم اما از دوستم و حتی از خانوادم گاهی نمی تونم بگذرم
یا اون ؟
.
.
- ۹۶/۰۳/۲۶
- ۷۳ نمایش