قصه های دکترک بهاری

زنى آخر شب ها می نویسد...

قصه های دکترک بهاری

زنى آخر شب ها می نویسد...

قصه های دکترک بهاری

برآنم که باشم ...

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۷ ثبت شده است

داشتم به نوشته ی پارسال این موقع نگاه می کردم 

نوشته بودم خوشبین باشید شب آرزوهاست دعا کنید 

نوشته بودم برنامم برای نود و شیش چیه 

چیا یاد گرفتم و چی می خوام 

کی فکرشو می کرد یک سال بگذره و من هنوزم طعم گس تنهایی تو دهنم باشه 

کی فکرشو می کرد نامزد سابقم دوباره بیاد 

با کلی گریه با کلی گل با کلی نامه فدایت شوم 

بعد از دوسال دوری و سه ماه اینور اونور 

اینطوری بشه اوضاع 

خدا هیچکسو تنها نزاره 

یه دنیا درس ریخته سرم 

صبح چهاردهم بیمارستان باید باشم 

از تنهایی دارم دیگه دق می کنم 

و هضم حجم تفاوت آدما تو مدت کم برام سخت شده 

خیلی  

ولی با این همه من میگم امسال سال خوبیه و من به خواسته هام می رسم 

  • دکترک بهاری